امیرحسین توفیق – ونکوور
رزیتا، یک‌‌سال‌و‌نیم پیش با ویزای تحصیلی وارد کانادا شده بود. به‌دلیل علاقه‌ای که به رشتهٔ هنر داشت، از یکی از کالج‌های شهر تورنتو و در رشتهٔ گرافیک پذیرش تحصیلی گرفته و مشغول تحصیل شده بود. نوسانات نرخ ارز و مشکلاتی که هر تازه‌واردی دارد، زندگی رزیتا را هم تحت‌الشعاع قرار داد. ترم اول را که تمام کرد، به این نتیجه رسید که در انتخابش اشتباه کرده است. رزیتا، از همان دوران دبیرستان، به هنر علاقه‌مند بود و زمانی هم که با مشاوران تحصیلی در ایران صحبت می‌کرد، متفق‌القول اعتقاد داشتند که رشتهٔ گرافیک، همان رشته‌ای است که می‌تواند نیازهای رزیتا را برآورده سازد. به‌همین دلیل هم با تلاش بسیار زیاد از آن کالج در رشتهٔ گرافیک پذیرش تحصیلی گرفته بود و هر آنچه را برای گرفتن ویزای تحصیلی نیاز بود، فراهم کرده بود، و مدارک و فرم‌های مورد نیاز را هم فرستاده بود. چند ماه بعد ویزای تحصیلی‌اش را از سفارت کانادا در آنکارا دریافت کرد و پس از پرواز به تورنتو مجوز تحصیل را در هم فرودگاه پیرسون گرفت. حالا او ترم اول را تمام کرده است، اما فکر و علاقه‌اش، چیزی غیر از رشتهٔ گرافیک است. با دوستانی که تازه آشنا شده بود و در کانادا سابقهٔ تحصیل و زندگی بیشتری داشتند، مشورت کرد و پس از چند ماه بررسی، متوجه شد که به طراحی لباس و کالا علاقهٔ زیادی دارد و دلیل اشتباه مشاوران از ایران، این بود که این رشته در ایران وجود نداشت و در واقع، علاقه‌اش، fashion بود. چند هفته تلاش کرد و کالج خوب و معروفی را در شهر ونکوور پیدا و با آن‌ها مکاتبه کرد و توانست پذیرش تحصیلی بگیرد. مشکلی که داشت این بود که در پذیرش تحصیلی‌اش، قید شده بود در یکی از کالج‌ها یا مؤسسات آموزشی استان انتاریو باید تحصیل کند و نمی‌دانست که الان باید به چه نحوی به استان دیگری برود. با چند نفر مشورت کرد و متوجه شد که خیلی سخت نیست و تنها باید شمارهٔ DLI را در پروفایل خودش آپدیت کند و همین کار را هم انجام داد و به ونکوور نقل مکان نمود.
یک ترم تحصیلی دیگر هم گذشت و در پایان آن، کاملاً اطمینان پیدا کرده بود که این رشته دقیقاً همان رشتهٔ مورد علاقه‌اش است. در یک شرکت تولید لباس و لوازم آرایشی معروف کار نیمه‌وقتی پیدا کرد و بر اساس ساعات کاری مجاز در قانون، مشغول به کار شد.
خیلی خوشحال و شاد ایام را سپری می‌کرد و تقریباً نزدیک پایان ترم سوم تحصیلش در کانادا بود که ایمیلی از بخش آموزش کالج دریافت کرد که در آن اشاره شده بود که به‌محض دریافت مجوز تحصیل جدید، نسخه‌ای را به آن‌ها ارائه دهد. خیلی خوب متوجه منظور ایمیل نشد ولی با نگاهی به مجوز تحصیلی‌ای که در فرودگاه برایش صادر شده بود، تازه متوجه شد که مجوز تحصیلش، چهار روز دیگر خاتمه می‌یابد و او این موضوع را کاملاً فراموش کرده بود. استرس عجیبی به جانش افتاد. با دوستانی مشورت کرد و آن‌ها گفتند که خیلی زود باید برای تمدید آن اقدام کند و هیچ مشکلی هم نیست.
با یکی از مشاوران مهاجرت هم مشورت کرد و طبق گفتهٔ ایشان بهتر است که تقریباً دو ماه قبل از خاتمهٔ اعتبار مجوز تحصیلی برای تمدید آن اقدام شود، چون پروسهٔ زمانی بررسی این پرونده‌ها در کانادا حدود ۶ هفته است، اما اگر تا قبل از خاتمهٔ اعتبار آن هم اقدام شود، قانوناً مشکلی نیست. رزیتا خیلی سریع مدارک و فرم‌های لازم را آماده کرد و تا پیش از پایان اعتبار مجوز تحصیلش، آن‌ها را فرستاد. تقریباً ۲۰ روز پس از ارسال پرونده، نامه‌ای دریافت کرد که در آن از او مدارکی خواسته بودند. او هم مدارک را از کالج گرفت و در پروفایلش آپلود کرد. تقریباً سه روز بعد، در اوج ناباوری، پرونده‌اش رد شد. بلافاصله با یک مشاور مهاجرت هماهنگ کرد و کل داستان را توضیح داد. مشاور مهاجرت هم نامهٔ دریافتی و مدارک ارسالی را بازبینی کرد و متوجه اشتباهِ رزیتا شد. در نامهٔ دریافتی از رزیتا، یک نامهٔ اشتغال به تحصیل به اضافهٔ ریزنمراتی که تا آن زمان دریافت کرده بود، درخواست شده بود و رزیتا مدارک را فقط در مورد کالج جدید، تهیه و ارسال کرده بود.
«خب، الان باید مجدد درخواست تمدید کنید، مراقب باشید که این‌بار مدارک رو درست بفرستید تا با مشکل برخورد نکنید. فقط به چند نکته حتماً دقت کنید:
۱- در حال حاضر شما باید درخواست Restoration بدید و نه تمدید. شما از روز پایان اعتبار مجوز تحصیلتون، تا ۹۰ روز می‌تونید درخواست Restoration بدید که الان در همین دوره هستید.
۲- شما از امروز اجازهٔ تحصیل و کار ندارید و حتماً از کالج مرخصی بگیرید. اگر احتمالاً از شما آپدیت بخوان و شما رو در حال تحصیل یا کار ببینند، کار غیرقانونی انجام دادید و به دردسر خواهید افتاد.
۳- مراقب باشید تا مدارک رو کامل ارسال کنید تا تمدید مجوز تحصیلتون با مشکل مواجه نشه که در اون‌صورت، به مشکل خواهید افتاد.»
رزیتا موارد را با دقت انجام داد و حدوداً شش هفتهٔ بعد، تمدیدیهٔ مجوز تحصیلش را دریافت کرد.
آخرین جملهٔ مشاور مهاجرت را همیشه برای خودش مرور می‌کرد:
«بسیار مراقب تاریخ اعتبار مجوز تحصیلتون باشید و تصور نکنید تاریخ ویزای تحصیلی و مجوز تحصیل صادرشده در فرودگاه، همیشه یکسانه.»
پایان
